آیا اشخاص و رویدادهای شاهنامه، واقعی است یا افسانه ای؟
مقدمهٔ پرداختن و پاسخ به این پرسش که آیا اشخاص و رویدادهای شاهنامه، واقعی / تاریخی است یا افسانه ای، توجه دقیق به تعریف و تفاوت دو اصطلاح “تــــاریخ واقــــعی” و “تــــاریخ مـــلی/ روایـــی /داســــتــانی” است که غالباً در این موضوع نادیده گرفته و موجب داوری‌ها و نتیجه گیری های غیر علمی می شود.

آیا شاهنامه واقعی است ؟

“تــــاریــــخ واقــــعــــی” چنان که از خود این ترکیب نیز بر می‌آید گزارش حوادثی است که در گذشتهٔ یک سرزمین یا قوم به واقع روی داده و اشخاص نامبرده در آن همه در مقطعی از زمان حضور و نقش داشته اند و کلیات -و در بسیاری موارد جزئیات- آن مستند بر مآخذ مکتوب یا یافته های باستان شناسی است مثلاً مانند: کوروش هخامنشی، سلطان محمود غزنوی، تاختن مغول به ایران و… اما “تـــاریـــخ مــــلی/روایـــی/داســتــانــی” وقایعی است که عموم مردمان گذشته تصور می‌کردند در ادوار باستانی روی داده است و یا اینکه دوست می داشتند در تاریخ کهن آنها، چنین رویدادها و شخصیت هایی بوده باشند. این تاریخ بیشتر جنبهٔ خیال پردازانه، داستانی و آرمانی دارد و اگر هم از نام ها و وقایع تاریخی در آن ذکر نشده باشد در قالب همان ویژگی روایی و مینوی است. گرایش ذهن انسان به برساختن پیشینه‌ای شکوهمند و نیاکانی بزرگ با انتساب داستانهای شگفت به آنها ویژه گذشتگان نیست و این خصیصه روانی در بشر معاصر نیز با روایت مبالغه آمیز حوادثِ تاریخی نزدیک به او و اسطوره سازی دربارهٔ اشخاص و رویدادهای مورد علاقه اش دیده می شود. در ادوار پیشین که میان تاریخ واقعی و تاریخ ملی تفاوت امروز معلوم نبود، مردمان شاهنامه و به طور کلی مجموعهٔ داستان های ملی و پهلوانی را تاریخ واقعی ایران باستان می پنداشتند و همه یا حداقل غالب روایات و کسان آن را راست می دانستند چنان که مثلا در نظر آنها بین داستان جمشید و ضحاک و انوشیروان و بزرگمهر به لحاظ نَف٘سِ وقوع و تاریخی بودن اختلافی وجود نداشت و فقط فرقِ میزانِ شگفت انگیزی این روایات برای آنها محسوس بود و همین نیز در اندازهٔ علاقه ایشان به هر یک از داستان‌های باستان تاثیر داشت. خود فردوسی نیز بنا بر تلقیِ رایجِ زمان به “دروغ و افسانه” نبودن داستان های شاهنامه اشاره و تاکید کرده است که شگفتی های آن را باید رمز گشایی و از دیدگاه نمادین بررسی کرد: تو این را دروغ و فسانه مدان به یکسان رَوِش٘نِ زمانه مدان از او هر چند اندر خورد با خرد دگر بر ره رمز معنی برد خلاصه کلام اینکه شاهنامه اثری است حماسی که بخش‌هایی از آن زمینه/بنیان اساطیری دارد( تاریخ ملی/روایی مطلق) و در پاره‌ای دیگر اخبار تاریخی به طور ناب یا ضمن داستان (حماسه و اسطوره) دیده می‌شود (درآمیختگی تاریخ ملی و واقعی). آیدنلو، سـجاد، دفتر خسروان برای مطالعه بیشتر در این باره رک: _یارشاطر، احسان، تاریخ ملی ایران، تاریخ ایران ج۱/۳. _آموزگار، ژاله؛ تاریخ واقعی و تاریخ روایی، زبان ، فرهنگ و اسطوره. _دریایی، تورج، تاریخ ملی یا تاریخ کیانی؟ سرشت تاریخ نگاری زردشتی در دوره ساسانی. _سرکاراتی، بهمن، بنیان اساطیری حماسه ملی ایران، سایه های شکارشده.

دیدگاهتان را بنویسید